شامگاه ششم مردادماه سال 93پيكر خونين جواني 25ساله به بيمارستاني در ورامين منتقل شد. او دقايقي قبل در جريان نزاعي خياباني هدف اصابت ضربه چاقو قرار گرفته و بهشدت مجروح شده بود. چاقو به قلب اين جوان برخورد كرده و او در وضعيت وخيمي قرار داشت. با اينكه پزشكان تلاش زيادي براي نجات وي كردند اما او چند ساعت بعد جان خود را از دست داد.
بررسيهاي كارآگاهان پليس نشان ميداد 2نفر از دوستان مقتول هنگام درگيري همراه وي بودهاند. يكي از آنها درباره اين نزاع خونين گفت: 3نفري براي تفريح به پارك رفته بوديم كه 3پسر نوجوان را ديديم كه با يكديگر دعوا ميكنند. مقتول جلو رفت تا آنها را جدا كند اما يكي از آنها به دوستم فحاشي كرد و همين موضوع، باعث درگيري بين آنها شد. وي ادامه داد: ما هم وارد دعوا و هر يك با يكي از آنها درگير شديم تا اينكه پسر نوجواني كه با دوستم درگير بود با چاقو به او ضربه زد.
با اينكه 2شاهد اين درگيري موفق شده بودند چهره قاتل را ببينند اما هيچكس او را نميشناخت. با اين حال تحقيقات در اينباره ادامه يافت تا اينكه 11ماه و 25روزبعد مأموران متهم را دستگير كردند. او كه از دستگير شدنش شوكه شده بود اعتراف كرد كه سال گذشته با جواني در پارك درگير شده اما گفت كه نميدانسته وي به قتل رسيده است. به اين ترتيب 2همدست وي نيز دستگير شدند و پروندهشان به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه چهارم به رياست قاضي اصغر عبداللهي و با حضور قاضي كيخا برگزار شد، پدر و مادر مقتول خواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند و در ادامه متهم رديف اول كه زمان وقوع جنايت 17سال و 4ماه سن داشت در جايگاه ايستاد و گفت: عصر آن روز من و 2دوستم به پارك رفتيم و مشروبات الكلي مصرف كرديم. بعد از آن چون دوستانم حالت طبيعي نداشتند با يكديگر درگير شدند و در اين بين يكي از آنها يك چاقوي كوچك از جيبش بيرون كشيد اما من چاقو را از دستش گرفتم و مانع درگيري آنها شدم.
وي ادامه داد: چند دقيقه بعد دوستانم دوباره با هم دعوا كردند و اين بار 3پسر جوان براي جدا كردن آنها جلو آمدند اما ما با آن 3جوان دعوايمان شد و در اين بين من چاقوي دوستم را از جيبم بيرون آوردم و ناگهان به يكي از آن 3جوان برخورد كرد و فرار كرديم. بعد از اين حادثه فكرش را هم نميكردم كه او به قتل رسيده باشد تا اينكه بعد از دستگيري متوجه ماجرا شدم. وي در ادامه گفت: براي نخستين بار بود كه مشروبات الكلي مصرف كرده بودم و همين يك بار كار دستم داد.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري وارد شور شدند.
نظر شما